بهمن ارک کارگردان سینما در آستانه برگزاری نخستین جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی بیان کرد: ما همواره میگوییم ایران مجموعهای از اقوام است اما واقعیت این است که در عمل چنین نگاهی نداشتهایم و غالبا به سمت یکسانسازی تولیدات رفتهایم.
به گزارش روابط عمومی و اطلاعرسانی نخستین جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی؛ بهمن ارک کارگردان سینما در آستانه برگزاری این رویداد درباره بازنمایی چهره اقوام در فیلمهای سینمای ایران گفت: واقعیت این است که در ایران بهصورت موردی شاهد نمایش اقوام در فیلمهای سینمایی بودهایم و این اتفاق هیچگاه به صورت مستمر رخ نداده است. به همین دلیل هم این جریان به هدف خودش نرسیده است. تک تجربههایی که در این زمینه داشتهایم شاید موفق بوده باشند اما مهم این است که مستمر باشند.
وی افزود: سینمای ایران طی چند دهه مرکزگرا بوده و اکتساب این صنعت هم مرکزگرا بوده است. از آنجایی که سینما، صنعت گرانی است و نهادهای فرهنگی هم حمایت لازم را از جریان فیلمسازی اقوام نداشتهاند، این جریان نتوانسته است در این سالها استقلال خود را پیدا کند.
این کارگردان سینما ادامه داد: طبیعتا تلاشهایی که تا به امروز برای بازنمایی اقوام در سینما داشتهایم هم ایرادهایی داشته است، چراکه اساسا یک جریان بدون ایراد در گامهای اولیه، شکل نمیگیرد. مهم این است که باید فرا بگیریم چگونه از این مرحله عبور کنیم. نباید نگران ایرادات احتمالی در گامهای اولیه باشیم. هر فیلمی که خارج از فضای تهران باشد، حتی اگر موضوع آن بهصورت مستقیم درباره اقوام نباشد، اگر بتواند اندکی از ادبیات یک شهر را در خود جاری کند، بهنوعی به سینمای اقوام مرتبط میشود. ما ابتدا باید این نکته را یاد بگیریم تا جریان تولید سینما در شهرهای دیگر هم پخش شود.
وی افزود: نهادهای دولتی هم بدون نگاههای مضمونمحور باید از سینمای اقوام حمایت کنند. به این معنا که مثلا نگویند که باید درباره فرزندآوری در میان اقوام فیلم بسازید! نباید ایده و موضوع مطرح کنند و صرفا در قالب سرمایهگذاری بر فیلمهای اقوام، از این جریان حمایت کنند. مثلا بگویند امسال میخواهیم سه فیلم درباره فرهنگ آذربایجان تولید کنیم، سه فیلم درباره کردستان بسازیم و سه فیلم درباره سیستان و بلوچستان. از هنرمندان بومی هم برای این تولیدات استفاده کنند.
ارک ادامه داد: نهادهایی مانند بنیاد فارابی، حوزه هنری و دیگر نهادها تا به امروز هیچگاه اینگونه نبوده است. دلیلش هم این است که ایدههای فرهنگی ما معمولا ایدههای قومیتی نبوده است. ما همواره میگوییم ایران مجموعهای از اقوام است اما واقعیت این است که در عمل چنین نگاهی نداشتهایم و غالبا به سمت یکسانسازی تولیدات رفتهایم. بهخصوص اقوامی که در مرزها زندگی میکنند، غالبا مورد غفلت قرار گرفتهاند. گویی به دلیل ارتباط فرهنگی هر یک از این اقوام با اقوام مشابه در کشورهای همسایه، از صحبت درباره آنها هراس داشتهایم و ترسیدهایم توجه به آنها منجر به تجزیهطلبی شود! در حالی که واقعا اینگونه نیست.
کارگردان فیلم «پوست» درباره ظرفیت فرهنگ اقوام مختلف برای تبدیل شدن به روایت سینمایی هم گفت: باید توجه داشته باشیم که فرهنگ یک قوم، فقط زبانش نیست. این درست است که زبان یکی از اصلیترین مولفههای هر فرهنگی است اما در کنار آن آداب و رسومی هم وجود دارد که باید به آن توجه کرد. در یک قوم از لحظه تولد یک فرد تا ازدواج و یافتن شغل و دیگر اتفاقات مربوط به زندگیاش چه آیین و رسومی حاکم است؟ باید ببینیم از این آیین و رسوم، چه قصههایی را میتوانیم استخراج کنیم. این یک نگاه است و نگاه دیگر این است که مانند عباس کیارستمی، قصهای خاص را مانند قصه «خانه دوست کجاست» که در هر اقلیمی میتوان آن را تعریف کرد، به یک منطقه و فرهنگ خاص ببرید. یا مثل «سازدهنی» امیر نادری که در فرهنگ جنوب روایت شده است. اینها قصههایی است که احتمالا در تهران هم امکان وقوع دارند اما فیلمساز چرا آن فرهنگ را انتخاب کرده است؟ چرا که آن فرهنگ باعث باورپذیرتر شدن روایتش میشود. مثل فیلمهایی که احسان عبدیپور تا به امروز ساخته است.
وی تأکید کرد: لازم نیست قصهای که در یک فیلم روایت میشود الزاما مربوط به یک فرهنگ و یک قوم خاص باشد، بلکه ما میتوانیم به آن قصه طعم و مزهای متفاوت بدهیم. گویی یک قصه مشخص را با روح متفاوتی روایت میکنیم. فرهنگ، این ویژگی را دارد که با خودش طعم و رنگ میآورد.
نخستین جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی به دبیری کمال تبریزی و ریاست مهدی حیدری ۹ تا ۱۴ آبان ۱۴۰۲ در تبریز برگزار خواهد شد.ر